شاید توجه اغلب دوستان در این گفتگو به کلمه چالش ها بود و سپس مدرنیزاسیون چرا که اغلب واژه شهر فهم شده پنداشته می شود اما نقطه عزیمت پروفسور صدریا از مفهوم شهر آغاز گشت . مفهوم شهر به عنوان محل تجربه مدرنیته مفهومی متأخر و مفهومی قرن بیستمیست بدنبال این مفهوم که جامعه محل برقراری ارتباط با غیر است. اما شهر در نگاهی تاریخی "محل اغلیت سلطه گر" در جامعه است که مفهوم برقراری ارتباط با غیر در آن نه در بستر "تولید کنندگی" بلکه در بستر "بهره وری از سود تولید" تعریف می شود . جایی که مدرنیزاسیون شهری شکل می گیرد . آن چه فاصله ای می افکند میان ظاهر و باطن . شاید دلیل خلط شدن تعریف مدرنیته شهری و مدرنیزاسیون شهری به این خاطر است که می خواهیم مدرنیته را در رابطه با موضوعات " دموکراسی " ، " انقلاب صنعتی " و یا "سازماندهی منطقی جامعه" تعریف کنیم .این درحالیست که کار مدرنیته دادن مشروعیت اجتماعی به نقد است . در اطراف معبد بزرگ نارای ژاپن تمام فضای رسیدن به این مکان در جهت ارتقاء سطح کیفی مفهوم این مکان و با هدف افزایش حس نیایش طراحی شده است. اما در مقابل می توان نمونه هایی را یافت که تمام فضاهای اطراف یک بنای مقدس در بستر بهره وری از سود تولید چیدمان گشته است . نگاه اول را می توان نمونه ای از یک مدرنیته شهری دانست اما نگاه دوم پرورش دهنده محتواهایی سودآورانه است و معرف بستر بهره وری از سود تولید در فضای مورد عبادت است که در آن تولید اتفاق نمی افتد . چنین مسئله ای را می توان نگاهی ریزبینانه به چالش مدرنیزاسیون شهری دانست . شاید مقایسه ماهیچه رستوران پسران کریم با غذایی مشابه در رستوران های پاریس که به قول پروفسور ، ماهیچه پسران کریم ، گوشت را به حرمت پیاز شرف داده است تعبیر جالبی از مدرنیته شهری باشد . فی الواقع مدرنیته درجریان است . چه بخواهیم ببینیم و بپذیریم و چه نبینیم و نپذیریم . جلوی مدرنیته را نمی توان گرفت پویایی آن وجود دارد و در جریان است و به همین دلیل است که مدرنیته به نقد مشروعیت اجتماعی داده است . مدرنیته در جامعه امروز ما وجود دارد اما ذهن ما از این عینیت عقب مانده است و در نتیجه این تأخیر فاز است که فاصله ای داریم میان ظاهر و باطن . مشهد محل برگزاری سمینار چالش های مدرنیزاسیون شهری با حضور متخصصین ، متفکرین ، نظرمندان از سازمان ها و نهادهای مختلف شهری و جمع کثیری از دانشجویان مشتاق شنیدن نکاتی در مقایسه با چالش های مدرنیزاسیون شهر مشهد بود .
شاید برای ژاپنی ها نام کتاب "ژاپنی که می تواند بگوید نه " همانقدر در زمان چاپ این کتاب توسط یکی از شهرداران توکیو دور از ذهن باشد که برتری ماهیچه پسران کریم از گوشت طبخ شده به روش پاریسی .