اخلاق ، چه واژه مسخره ای . وقتی فکر می کنم که باید ادب را از بی ادب آموخت خنده ام می گیرد . زیبایی و زشتی ، خامی و پختگی ، تولید و بهره کشی همه خیلی مضحک به نظر می رسند .
داشتم تو اینترنت در مورد IUCN مطالبی می خواندم که رسیدم به بحث گازهای گلخانه ای و گرم شدن زمین و مشکل لایه ازون . این مباحث ، نه تنها یکی از مهمترین عنوان ها برای رساله های کارشناسی ارشد و دکترای رشته های مرتبط با علوم محیط زیست در ایران بلکه سکوی پرتاب این دانشجوهای محقق به فرنگستون است . اما جالبی موضوع این جاست که این دو فاجعه بزرگ زیست محیطی مربوط به کشورهای صنعتی می باشد در حالی که تمام کتابخانه ها ، مقالات و تحقیقات دانشجویان ایرانی را تحت تأثیر مستقیم خود قرار داده است . حالا بیشتر می خندم . درد از یکی ، التهاب برای کسی دیگر و از همه جالب تر تولید شناخت و حل مسئله هم از طریق همان دیگری که منشاء درد نبوده است .
واژه جهان سوم ، توسعه نیافته و نهایتاٌ در حال توسعه ، چقدر هوشمندانه !
موج سواری عجب ورزش هیجان انگیزی !
سلام شادناز عزیزم!
حرفت رو واقعاْ قبول دارم... «موج سواری» عالی بود...